دو زن، قربانی شوهران سابق!
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۴۴۹۲۲
آفتابنیوز :
اولین جنایت در استان کهکیلویهوبویراحمد رخ داد و مردی با هدف قراردادن همسر سابقش او را با شلیک گلوله از پا درآورد. کارآگاهان جنایی وقتی از قتل زنی جوان به نام مهسا مطلع شدند، به خانه او رفتند و جسد این زن را درحالیکه اثر اصابت گلوله سلاح سوزنی روی بدنش مشهود بود، مشاهده کردند.
بررسیهای مقدماتی نشان داد این زن با انگیزهای شخصی و بهدست فردی آشنا کشته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجموع این شواهد باعث شد فریبرز بهعنوان مظنون اصلی جنایت شناخته شود. وقتی کارآگاهان برای تحقیق از این مرد سراغش رفتند، فهمیدند او فراری شده است. همین موضوع فرضیه ارتکاب جنایت توسط این مرد را قوت بخشید. مأموران با بررسیهایی که انجام دادند، تمام محلهایی را که احتمال داشت مظنون در آنجا مخفی شده باشد، شناسایی کردند. در این میان فریبرز که ابتدا سعی داشت خودش را از دید پلیس مخفی کند، وقتی دید همهجا تحت تعقیب است و حلقه محاصره به دور او تنگ شده خودش را تسلیم و به قتل همسر سابقش اعتراف کرد.
این مرد گفت: من و مهسا با هم اختلاف داشتیم و او از من شکایت کرده و مرا به زندان انداخته بود، همین موضوع باعث شد از زن سابقم کینه به دل بگیرم. کارآگاهان در بررسیهایی که انجام دادند، پی بردند اختلاف مهسا و فریبرز عمیق و ریشهدار بوده و در یکی از کشمکشها مرد جوان همسر خود را مورد ضربوجرح قرار داده بود که مهسا به همین دلیل از شوهرش شکایت کرده و ضمن جداشدن از او مهریه و دیه مطالبه کرده و فریبرز نیز بهدلیل اینکه توانایی پرداخت مطالبات همسرش را نداشت، روانه زندان شده بود تا اینکه توانست مرخصی بگیرد و بیرون بیاید.
فریبرز در ادامه اعترافاتش گفت: سلاح سوزنی تهیه کردم و سراغ مهسا رفتم. زمان حادثه با هم درگیر شدیم و من او را با شلیک گلوله کشتم و فرار کردم. این مرد اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
در دومین پرونده مردی اهل استان گلستان مدتی بعد از جداشدن از همسرش او را به قتل رساند و عاقبت دستگیر شد.
تحقیقات درباره این پرونده از زمانی آغاز شد که کارآگاهان جنایی از کشتهشدن زنی به نام سوسن در خانهاش مطلع شدند و وقتی به آنجا رفتند و شواهد را بررسی کردند، به این نتیجه رسیدند که سوسن به دست شوهر سابقش به نام بابک از پادرآمده است. اینگونه بود که بابک شناسایی و دستگیر شد.
مرد جوان به قتل اعتراف کرد و گفت: من و همسرم با هم اختلافات زیادی داشتیم. به همین دلیل طلاق گرفتیم، اما بعد از آن نیز مشکل حل نشد و اینبار اختلافات بر سر حضانت فرزندمان شدت گرفت تا اینکه روز حادثه وقتی به خانه او رفتم تا با هم دراینباره صحبت کنیم، بهشدت عصبانی شدم و او را کشتم. بنا بر این گزارش، اکنون تحقیقات از این متهم نیز برای افشای زوایای پنهان این جنایت ادامه دارد.
منبع: روزنامه شرقمنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۴۴۹۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت هولناک مرد گمشده
به گزارش خبرگزاری مهر، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: اواخر اسفندماه سال گذشته، مرد جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، گفت، چند روزی میشود برادرم بهنام محسن که بهصورت مجردی در خانهاش زندگی میکند، ناپدید شده است و تلفن همراهش نیز خاموش است، ساعتی پیش نیز دوست برادرم تماس گرفت و مدعی شد که محسن یک نفر را به قتل رسانده است و برای اختفای جسد و معدوم کردن مقداری مشروبات الکلی، به کمک نیاز دارد!
رئیس پلیس آگاهی پایتخت افزود: تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی (ویژه فقدان) تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند و در نخستین گام دوست فقدانی را بهنام آرش هدف بازجویی قرار دادند؛ او در اظهارات ضدونقیضی گفت، هنگامی که محسن از طریق تماس تلفنی درخواست کمک کرد، به خانهاش رفتم اما فقط مشروبات الکلی را معدوم کردیم؛ جسد را ندیدم به هیچ عنوان نیز قبول نکردم که آن را مخفی کنم!
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: در این شاخه از تحقیقات اقدامات اطلاعاتی کلید زده شد که مشخص شد چند روز قبل از اینکه فقدانی محسن اعلام شود از کارت بانکیاش در یک مغازه مصالحفروشی بشکه خریداری شده است که همین سرنخ کافی بود تا گرهای از این پرونده مرموز باز بشود.
وی متذکر شد: طولی نکشید که کارآگاهان سراغ مغازه مصالحفروشی رفتند و با بازبینی دوربینهای مداربسته متوجه شدند زن جوانی این بشکه آبیرنگ را خریداری کرده است که در ادامه اقدامات اطلاعاتی حاکی از آن بود که زن جوان نامزد آرش است!
سردار گودرزی ادامه داد: همین کافی بود تا آرش و نامزدش با دستور قضائی دستگیر شوند؛ زن جوان در همان بازجوییهای اولیه گفت، چند وقت قبل با آرش نامزد کردم؛ برای خرید لوازم بهسمت جنوب تهران رفتیم اما او ناگهان ترمز کرد و بهبهانه اینکه جای پارک نیست یک کارت بانکی به من داد و درخواست کرد به مغازه مصالحفروشی بروم و یک بشکه بخرم؛ پس از اینکه خرید را انجام دادم بشکه را داخل صندوق عقب گذاشتیم و بهسمت خانه محسن رفتیم؛ در آنجا آرش تنهایی با بشکه به خانه مورد نظر رفت و بیست دقیقه بعد به پایین آمد!
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: با قوت گرفتن فرضیه به قتل رسیدن محسن توسط زن و مرد جوان، تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی بهصورت ویژهای توسط کارآگاهان کلید زده شد و بررسیها نشان میداد که اوایل فروردینماه امسال، جسد سوخته یک مرد در داخل یک بشکه آبیرنگ در گردنه برگجهان منطقه لواسانات به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، گزارش داده شده بود که با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با تحقیقات میدانی پی بردند که مرد جوانی به قتل رسیده است و عاملان جنایت، جسد را بههمراه محلول اسید داخل بشکه قرار داده و پس از انتقال به ارتفاعات گردنه برگجهان پا به فرار گذاشتهاند.
وی افزود: با توجه به شباهت سرنخهای موجود داخل پرونده فرد فقدانی و جسد کشفشده در لواسانات، خانواده محسن برای آزمایشهای DNA راهی پزشکی قانونی شدند که از سوی پزشکی قانونی مشخص شد که جسد سوخته متعلق به محسن است؛ از سوی دیگر اقدامات فنی نشان میداد که آرش با پسر جوانی برای از بین بردن جسد بهصورت پیامکی در ارتباط بوده است.
سردار گودرزی ادامه داد: در مرحله بعدی، کارآگاهان پسر جوان را بازداشت کردند که او در جریان بازجوییها گفت، آرش مرتکب قتل شده است؛ او چندی قبل به من زنگ زد و درخواست کرد بهازای دریافت پول یک جسد را از بین ببریم؛ بهخاطر همین به آدرسی که فرستاده بود رفتم، جسد و محلول اسید را با کمک یکدیگر داخل بشکه آبیرنگ قرار دادیم، پس از آن بهتنهایی بشکه را به ارتفاعات گردنه برگجهان بردم و بلافاصله فرار کردم.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: پس از تکمیل پازلهای پرونده و اعترافات پسر جوان و نامزد آرش به جرم خود، آرش همچنان منکر هرگونه ارتکاب جنایت بوده و به قتل اعتراف نکرده است اما تحقیقات جنایی همچنان ادامه دارد.
وی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
کد خبر 6100258